کد مطلب:77902 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:111

حکمت 101











و عن نوف البكالی، قال: رایت امیرالمومنین علیه السلام ذات لیله و قد خرج من فراشه، فنظر الی النجوم، فقال: «یا نوف، اراقد انت ام رامق؟» فقلت: بل رامق، یا امیرالمومنین. فقال: «یا نوف، طوبی للزاهدین فی الدنیا، الراغبین فی الاخره، اولئك قوم اتخذوا الارض بساطا و ترابها فراشا و مائها طیبا و القرآن شعارا و الدعاء دثارا، ثم قرضوا الدنیا قرضا علی منهاج المسیح.

[صفحه 1247]

یا نوف، ان داوود علیه السلام، قام فی مثل هذه الساعه من اللیل، فقال: انها ساعه لایدعو فیها عبد الا استجیب له، الا ان یكون عشارا، او عریفا، او شرطیا، او صاحب عرطبه، (و هی الطنبور)، او صاحب كوبه، (و هی الطبل).

و قد قیل ایضا العرطبه الطبل و الكوبه الطنبور.» یعنی و روایت شده است از نوف از مردم بكاله ی یمن كه گفت: دیدم امیرالمومنین علیه السلام، را در شبی از شبها كه بیرون آمد از خوابگاهش، پس نگاه كرد به سوی ستاره ها، پس گفت: ای نوف آیا خوابیده ای یا بیداری؟ پس گفتم كه بلكه بیدارم ای امیرمومنان، پس گفت: ای نوف خوشا به حال كسانی كه بی رغبت باشند از دنیا و خواهشمند باشند به آخرت، آنها جماعتی باشند كه گرفته اند روی زمین را جای نشستن خود و خاك زمین را خوابگاه خود و آب زمین را لذت خود و قراءت قرآن را لباس باطن و زینت دل خود و دعا كردن را جامه ی ظاهر، مانع از ضرر حر و برد حوادث و نوازل، خود، پس بریدند از دنیا بریدنی بر طریقه ی مسیح پیغمبر. ای نوف به تحقیق كه داوود علیه السلام برخاست در مانند این وقت از شب، پس گفت علیه السلام: این وقت از شب وقتی است كه دعا نمی كند در آن وقت بنده ای مگر اینكه مستجاب می شود آن برای او، مگر اینكه باشد آن بنده ده یك گیر و گمر كچی و یا نماینده ی مردم به ستمكاران و دزدان و یا اینكه باشد از باشیها و چوبكیهای سلاطین و حكام و یا اینكه باشد صاحب شغل نواختن طنبور، یعنی نوازنده ی ساز و یا صاحب نواختن طبل لهو، یعنی نقاره چی.

و نیز گفته شده است كه اول نقاره چی است و دوم نوازنده.


صفحه 1247.